زندگی

خارج برا یه مهندس خیلی بهتر از ایرانه تو این مملکت بلد نیستن مهندس درست کنن

تو این ملکت فقط پزشکا پول در میارن

جهان سوم که میگن همینه

برو خارج خوشبخت شی

من یسال دیگه قم میرم...من فقط برا خودم زندگی میکنم...همه باید با من راه بیان...من با کسی نمیتونم راه بیام..من مشکل جنسی دارم..زیاده خوام تو  مسائل جنسی ،من خودخواهم...من احمقم...من یه آشغالم

اینارو میدونی پس پیام نباید بدی

منو بنداز آشغالی...تف کن روم

زندگی...

کتاب این هفته "ماجرای عجیب سگی در شب" کریستوفر یه آدم اوتیسمی که بعضی خصوصیاتش شبیه خودمه مثلا از زرد متنفره، یا اینکه دوست داره ساعت ها تنها یه گوشه که هیچ آدمی نیس بشینه فکر کنه، فقط فرقش با من اینه که ریاضیاتش عالیه مثلا ضرب عدد 251*864 رو ذهنی حل می کنه اونم سریع البته روش حلش این طوریه...میگه 864*1000 میشه  864000 بعد این عدد رو تقسیم بر 4 می کنه=216000 و آخر سر یه 864 اضافه می کنه بهش که میشه 216864 و داشتم می گفتم که یه اوتیسمیه که به خاطر کشته شدن یه سگ تو همسایگیشون شم کاراگاه بازیش گل میکنه و من خودم از 343 صفحه تا الان 122 صفحشو خوندم احتمالا این هفته تموم شه زندگی...ادامه مطلب

5آبان بهم پیام داد

بعد یعه ماه

زندگی...

یکی از مشکلات فاطمه با من اینه که میگه وقتی سرکار هستی منو هیچی حساب میکنی

من تو کارم کم نمیذارم چون دارم حقوق بیت المال رو میگرم و نیمتونم حواسم رو پرت جایی دیگه کنم

البته خرم واقعا خرم

آدمای دیگه مفت میخورن سرکار

همش فکر مفت خورین منم باید مثل اون باشم

زندگی...

من مردزندگی نیستم با این تفاسیر...هرچی دلش میخواد میگهکلا کارش اینه منو داغون کنه

زندگی...

من بی معرفت بودم؟ من که به مامانم گفتم...مامانمم قبول کرد که بیان:(

تووووووو خیلییی ببی معرفت بودی خیلی

یه هفته گذشت

یه هفته کذایی

دارم کم کم آروم میشم

 

زندگی...

یک خیابان باران...پشت باران ...باران.-----اصلا انگار امشب، کل تهران باران...میروم تنهایی..تا نباشم شاید مثل سایه با من، درد تو می آید...

زندگی...

به خدا دارممم از نگرانی واضطراب میمیرممممم چرا نمیفهمی فاطمههه

مگه تو نمیگفتی منو حسسسس میکننننیییچرااااا پس الان داغونممم چیزی نمیگیییی، اصلا کجاییییی

چرااا

اصلا یاددت میاد منوووو؟

2 هفته گذشت...2هفته کذایییبه خدا سخت ادامه دادن برام

زندگی...

عاشورا...فاطمه..

زندگی...